آرى ! پدر و مادرم فداى يكتا مرد بزرگ و بى همتايى باد كه زير شديدترين فشارهاى نظامى و روانى قرارش دادند تا در برابر استبداد سياهكار اموى، تن به ذلّت سپارد و به آن اقرار و اعتراف كند كه نكرد و آرزوى آن را در دل سياه و پليدشان نهاد و روز عاشورا قهرمانانه خروشيد كه :
لا واللّه لا اعطيكم بيدى اعطاء الذّليل
نه ! بخداى سوگند كه دست ذلّت به دست شما نخواهم گذاشت و چون بردگان به بردگى و اسارت اعتراف نخواهم كرد.
پدر و مادرم فدايت، اى سالار من ! به راستى كه استقبال از مرگ شرافتمندانه در ميدان نبرد، براى روح بلند و تسخير ناپذير تو زيبنده تر از پذيرش ذلّت است و به حق فرمودى كه : (به خاك افتادن شرافتمندانه، بسى بهتر از پذيرش ذلّت و خفّت فرومايگان است.)
سالار من ! يقين دارم كه اگر تو براساس تقيّه و وظيفه ظاهرى در برابر اشرار اموى، كوتاه مى آمدى و دست بيعت با استبداد هم مى دادى، باز هم تو را رها نمى ساختند تا ذلّت و شهادت را بر تو تحميل نمايند. به همين دليل سرها و جانها فدايت باد كه در اوج شهامت و سرافرازى خروشيدى كه:
(شهادت آرى ! امّا ذلّت هرگز! )
(مرگ قهرمانانه و پرافتخار چرا ! امّا تن سپردن به پستى هرگز! )
پدرم به قربانت، اى سالار من كه با به دوش كشيدن بار سنگين اين مسئوليّت بزرگ و با انجام اين رسالت پرشكوه، هم خود را كرامت و عزّت و حيات جاودانه بخشيدى و هم تمامى بشريّت را.
(منبع: نام كتاب : ويژگيهاى امام حسين عليه السلام، ترجمه : الخصائص الحسينيّة، تأليف : آيت اللّه حاج شيخ جعفر شوشترى، ترجمه و نگارش : عليرضا كرمى، تحقيق و ويرايش : سيّد محمّد حسينى)